احتیاج
چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۷، ۰۹:۰۵ ق.ظ
دلم گریه کردن میخاد. و البته پیدا شدن. حالم خوب نیست. میدونستین بعضیا از افتخاراتشون جمع کردن ارشیو فیلمه؟ چرا؟ به نظرم مسخره‌س. به کریستوفر پیام دادم تا بیاید بریم بیرون. پیام دادن به یه پسر بعد از دوهفته اشنایی و گفتن بیا بریم بیرون تو اینجا زیاده‌روی نیست؟ چرا هست ولی من حالم اصلا خوب نیست. اصلا. و احتیاج دارم به حرف زدن.
یاد ندادن یا نتونستن یاد بگیرن که چطور با واقعیت رو به رو بشن و تو واقعیت زندگی کنن و بجاش تو فیلم ها زندگی میکنن، باهاشون رشد میکنن، شکست میخورن، میخندن، گریه میکنن همیشه تو یک اتاق هستن با یک آرشیو فیلم، اما کلی درک اجتماعی ،هنری ، فرهنگی ، علمی ،تاریخی و ... بهشون اضافه میشه! چون میتونن هر غیر ممکن تو واقعیت زندگیشون رو تو فیلم و سینما در عمق ناتوانی های خودشون تجربه کنن، انتظار دوردستی که از خودشون در واقعیت دارن!
واسه همینه که به ارشیو فیلم هاشون افتخار میکنن . چون هر فیلم تنها یک فیلم نیست بلکه یک زندگیه که زندگیش کردن و هر فیلم یک تجربه منحصربفرد !
خودم ارشیو نگه میدارم افتخاری نداره حتی کسی جز خانوادم ازش چیزی نمیدونن اینا رو هم گفتم چون خواستم بگم اگر چیزی بنظر یکی مسخره و بی اهمیته میتونه برای یکی دیگه معنای کل زندگیش باشه !